خدا جون ...
 
در و دیوار شهر
ســــــــــــایه تو ســـــــــــــایه
 
 
دو شنبه 14 بهمن 1389برچسب:دوست,عشق,احساس,لبخند,سایه,سایه تو سایه,آرزو,خدا, :: 8:48 ::  نويسنده : Majnoon

يکی بود يکی نبود. يه روزی روزگاری يه خانواده ی سه نفری بودن. يه پسر کوچولو بود با مادر و پدرش، بعد از يه مدتی خدا يه داداش کوچولوی خوشگل به پسرکوچولوی قصه ی ما ميده، بعد از چند روز که از تولد نوزاد گذشت .

پسرکوچولو هی به مامان و باباش اصرار می کنه که اونو با نوزاد تنها بذارن. اما مامان و باباش می‌ترسيدن که پسرشون حسودی کنه و يه بلايی سر داداش کوچولوش بياره.اصرارهای پسرکوچولوی قصه اونقدر زياد شد که پدر و مادرش تصميم گرفتن اينکارو بکنن اما در پشت در اتاق مواظبش باشن.

پسر کوچولو که با برادرش تنها شد خم شد روی سرش و گفت : داداش کوچولو! تو تازه از پيش خدا اومدی ……….

به من می گی قيافه ی خدا چه شکليه ؟

آخه من کم کم داره يادم مي ره      ؟؟؟؟؟؟

 

 


نظرات شما عزیزان:

شاهد
ساعت13:39---4 اسفند 1389
عالی بود

خداکنه همیشه یادمون با که خدا چقدر دوستمون داره.ولی ما.........!
پاسخ:خدا کنه ...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ

سلام. این وبلاگ آماده شده تا شما رو از در و دیوار شهر با همه ی سایه هاش با خبر کنه. منتظر باشید...
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ســــــــــــایه تو ســــــــــــایه و آدرس saye2saye.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 99
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 1420
بازدید کل : 20009
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 111
تعداد آنلاین : 1


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

خطاطي نستعليق آنلاين
فروش انواع نوت بوک و قطعات رايانه